در ادامه موضوع مطرح شده در مورد خلاقیت و نقش آن در آینده فرزندانمان، در این مطلب به روشهایی موثر در رشد تفکر و خلاقیت در کودکان خواهم پرداخت. تربیت کودک خلاق کار دشواری نیست؛ همواره فرصتهای بیشماری برای کارهای مفید و جذاب در جهت رشد تفکر خلاقانه در کودک وجود دارد. اما یکی از شروط مهم این است که هنگام آموزش مهارتهای مهم زندگی به کودکان ، از روشهای غیرخلاقانه و الگوهای قالبی استفاده نکنیم. بررسیها نشان داده است کودکانی که در آموزشهای مهارتهای زندگی با شیوه «دستورالعملی» و الگویِ «تنها راهش همینه»، امور روزمره را آموختهاند، هنگام روبرو شدن با مسائلی که جدید هستند یا کمی مشکل به نظر میرسند، کاملاً مستاصل و مضطرب میشوند اما در مقابل کودکانی که به شیوه خلاقانه و نوآورانه آموزش دیدهاند و با این شیوه تفکر و رفتار آشنا هستند دچار سردرگمی و اضطراب نمیشوند و معمولاً موفق به حل مشکلات میشوند.
مساله مهم دیگر، تصور ما از خلاقیت است، ساخت کاردستی، نقاشی کشیدن، ساخت عروسک کاموایی و… حتماً روشهایی برای بروز و پرورش خلاقیت هستند اما قطعاً کافی نیستند، ما باید به جنبههای مهم دیگری از خلاقیت که اتفاقاً اهمیت بیشتری دارند دقت لازم را داشته باشیم مثلاً پرسیدن سوالات چالشی و جذاب و یا رفتار روزمره والدین با فرزندان، نقش مهمی در رشد تفکر خلاق در آنها دارد. در ادامه این نوشته ایدههایی ساده اما جذاب و موثر را ذکر خواهم کرد:
- کودک را با هنرهای مختلف، هنرمندان و زیباییهای هنرآشنا کنید، به او بیاموزیم که جهان بدون هنر محلی دهشتناک و غیرقابل تحمل است، به او بگویید، خداوند زیباست و زیباییها را دوست دارد (الله جمیل یحیب الجمال) و مهمتر اینکه امکان تجربه در عرصههای مختلف هنری را برای او فراهم کنید. (البته هنرهایی که برای او جذاب است، نه آنهایی که خودمان در کودکی امکان یادگیری آن را نداشتهایم!)
- به او بیاموزید که «دیکته ننوشته غلط ندارد» همه ما اشتباه میکنیم اما باید یاد بگیریم قبل از انجام هرکار فکر کنیم، مسئولیت رفتارمان را بپذیریم و اشتباهاتمان را اصلاح کنیم.
- برای او کتابهای مناسب خصوصاٌ داستان زندگی افراد خلاق و موفق را تهیه کنید تا مطالعه کند؛ سوزوکی، ادیسون، پاستور و… برای رسیدن به موفقیت،تلاشهای فراوانی انجام دادند.
- او را به نوشتن ترغیب کنید؛ بقول نظامی گنجوی:
غافل منشین و ورقی میخراش گر ننویسـی، قلمـی میتـراش
- سعی کنیم خودمان تعمیر وسایل خانه، دوچرخه و خودرو را بیاموزیم و در زمان انجام تعمیرات، کودکانمان هم حضور و مشارکت داشته باشند این کار هم باعث آشنایی آنها با مسایل فنی و عملکرد ابزار و تجهیزات میشود و هم خلاقیت را در فرزندان ما تقویت می کند. راستی اگر کار تعمیرات خیلی هم خوب پیش نرفت، اشکالی ندارد، مدیریت خطا[i] هم موضوع مهمی است، لازم است آنها کمک گرفتن از متخصصین را هم بیاموزند.
- باید بدانیم که موفقیت ارزشمند است اما مهمتر تلاشدر جهت رسیدن به موفقیت است، بنابراین از او به جهت برنامهریزی و تلاش در جهت نیل به اهدافش تقدیر و تشکر کنید، نه برای کسب نتیجه. «من افتخار می کنم که فرزندم برای موفقیت در امتحان ریاضی زمان زیادی به سختی مطالعه کرد، نمونه سوال حل کرد و…» تمجید از تلاش او تأثیری ماندگارتر در ذهنش، برجای خواهد گذاشت.
- هنگامی که فرزندتان از شما سوالی میپرسد و یا برای حل یک مسئله از شما درخواست کمک میکند پاسخگویی بلادرنگ به سوال او، بهترین رفتار نیست! بلکه بهترین کار این است که در مورد سوال و راهحلهایی که برای حل آن به ذهن او متبادر میشود، با هم گفتگو کنید و روند گفتگو را به نحوی مدیریت نمایید تا او خود به پاسخ سوالش برسد.
- یک کتاب داستان، انیمیشن و یا فیلم مورد علاقه او را درنظر بگیرید و بعد یک حادثه سرنوشتساز داستان را حذف کرده یا تغییر بدهید و از او بخواهید تا داستان را ادامه دهد. مثلاً در داستان سیندرلا، اگر لنگه کفش بلوری او روی پلههای قصر، جا نمیماند، داستان چگونه ادامه مییافت؟
- از او بخواهید یک حیوان جدید خَلق کند! بعد آنرا نقاشی کند، برایش اسم انتخاب کند، خوراکیهای مورد علاقه آن حیوان چیست؟ کجا زندگی میکند؟ دشمن آن چه حیواناتی هستند؟ و…
- با آنها بازی کنید و هنگامیکه با کودک بازی میکنید از منطق و قوانین او پیروی کنید، شاید نظر او این است که میمون سلطان جنگل است و شیرها فقط ماهی میخورند! و با حیوانات دیگر مهربان هستند، و در مقابل وسوسه منطقیشدن اتفاقات بازی، مقاومت کنید.
- ضمن توجه به حفظ سلامتی آنها، بگذارید در روزهای برفی، سرسرهبازی کنند، در باران بدوند، درختان را درآغوش بگیرند، برگ جمع کنند و…
- از آنها بخواهید که خود را دارای یک قدرت فوقالعاده تصور کنند و براین اساس، برای شما بگویند با این قدرت و توانایی خاص، چه کارهایی انجام میدهند. شاید آرزوی فرزند دلبندتان، توانایی کوچک شدن و رفتن به لانه مورچهها و بازی با آنها باشد!
- از آنها بخواهید با استفاده از تلفن همراه شما، از اتفاقی که دیده است، برای کسانیکه شاهد واقعه نبودهاند، یک گزارش تلویزیونی تهیه کند. امروز شما از حیاط منزل صدایی شنیدهاید و وقتی به حیاط رفتید متوجه شدید که گلدان شمعدانی از لبه دیوار سقوط کرده و گلدان شکسته است. اما شاید گزارش فرزندتان اینگونه باشد: فیلمی از یک گلدان شکسته و صدای گزارشگر کوچک «من از محل حادثه سقوط گلدان شمعدانی سلطنتی! برای شما گزارش تهیه میکنم! یعنی چه اتفاقی افتاده؟؟!! « بعد صدا و تصویر فرزند کوچکترتان »امروز راس ساعت سه و چهارده دقیقه، گربه حنایی چون از دست ملکه عصبانی بود با یک حرکت رزمی، گلدان را به وسط حیاط پرت کرد و تازه برای ملکه زباندرازی هم کرد!!!»
- اگر قرار است آخر هفته به گردش بروید از او بخواهید با توجه به نوع سفر، زمان آن و … ، لیستی از همه اقلام مورد نیاز، شامل لباس و کفش مناسب، غذا، آب و نوشیدنی، تجهیزات حفاظتی(عینکآفتابی، کرم ضدآفتاب و…)، تجهیزات کیف کمکهای اولیه و… تهیه کند.
- از او بخواهید در تهیه غذا، دسر و… به شما کمک کند، اما از او سوال کنید که به نظر او چه تغییراتی در روش تهیه معمول انجام دهیم تا طعم یا شکل غذا متفاوت شود. مثلاً اگر درهنگام تهیه ژله بجای آب سرد، آبمیوه اضافه کنید، ژله، ظاهری جالب و طعمی دلپذیرتر پیدا میکند!
- سعی کنید گاهی از مسیرهای جدید برای برگشت به خانه استفاده کنید و از او بخواهید آنها را با هم مقایسه کند.(طول مسیر، زیبایی مسیر، خلوت بودن و…)
- به صورت غیرمحسوس (که حساسیت او را برانگیخته نفرمایید)، او را از تلویزیون دور کنید.
- سعی کنید غذاها، میوهها، نوشیدنیها و… جدید را امتحان کنید.
- از کودک خود بخواهید در مورد اختراع یک وسیله جدید فکر کند و بعد برای شما از دلیل اختراع، شکل آن، کارکرد و… صحبت کند.
- برای او اسباببازیهایی بخرید که بتواند با آنها «چیزی» درست کند، لگوهای خانهسازی، خمیربازی، …
- اگر فرزندتان دچار ناکامی شد، مثلاً در آزمون ورودی هنرستان موسیقی پذیرفته نشد. بجای آنکه بلافاصله او را دلداری بدهید، یک نشست دونفره به صرف چای و بیسکوئیت ترتیب بدهید و با او در مورد عدم موفّقیتش صحبت کنید و از او بخواهید مشکل را آنالیز کند و راهکار ارایه کند.
- وسایل دورریختنی را به او نشان بدهید شاید بخواهد با جعبه خالی کفش برای ماشینهایش پارکینگ مسقف بسازد.
- دربرخورد با مشکلات، سادهترینکار و بیفایدهترین کار، غُر زدن است و کودکان از ما میآموزند!
- از فرستادن اجباری او به کلاسهایی که مورد علاقهاش نیست (خودم بچه بودم دلم میخواست بابام نذاشت، بچه خواهرم میره، الان همه میرن و …) جداً خودداری فرمایید.
- عادات صحیح غذایی را به او بیاموزید (صبحانه کامل، قند و شکرِ کمتر، آب بیشتر و…)
- به او یاد بدهید که کنجکاوی در «چرا» با اهمیتتر از کنجکاوی در «چگونه» است. آنها اول باید بفهمند چرا به مدرسه میروند، بعد آداب و روش درس خواندن را بیاموزند.
- هیچ وقت کودکان، حتی بزرگسالان! را با هم مقایسه نکنید. همه آدمها دارای صفات خوب و بد هستند، پس به کودکان خود ارزشها و خوبیها را بیاموزید، همین!
- همه ما نیاز داریم در طول شبانهروز زمانی را با خود خلوت کنیم، به فرزندانمان هم اجازه دهیم در طول روز زمانی را تنها باشند بدون اینکه لازم باشد کاری انجام دهند، این موضوع خصوصاً برای فرزندانمان که در دوران بلوغ هستند بسیار مفید است.
- پیدا کردن تصاویر حیوانات، اشیاء و … در نقش فرش، شکل ابرها و…
- و یکی از موضوعات زیربنایی در تربیت و خلاقیت؛ مهربان باشیم.
[i] Fault management