اثر دانینگ کروگر – در اوج قله‌یِ «حماقت»

بنام خدا

گاهی وقتها با افرادِ کم سوادی برخورد میکنیم که با وجود اینکه تازه از حوزه «جهل مطلق» خارج شده‌اند اما مدعی دانش و فرزانگی فراوان هستند! ظهور این افراد از زمان فراگیر شدن اینترنت و خصوصاً موتورهای جستجو (مانند گوگل)، به شدت فزونی یافته است. چراکه به لطف این تکنولوژی‌های نوین، علامه شدن! (البته ظاهری) ، به شدت سهل شده است.

این افراد با اعتماد به نفسی وافر در توهم فرزانگی ، غرق می‌شوند و شروع به افاضه فضل می‌کنند.

اما در مقابل گروه دیگری را هم می‌بینیم که علیرغم داشتن دانش و تجربه کافی، فاقد اعتماد به نفس کافی بوده و توانایی و دانش خود را دست‌کم می‌گیرند.

در علوم رفتاری به این پدیده «اثر دانینگ-کروگر» می‌گویند که توضیح آن اینگونه بیان می‌شود : انحراف در قضاوت و استدلال و به تبع آن نتیجه‌گیری‌های غلط که باعث توهم برتری در فرد می‌شود و به اشتباه توانایی‌اش را بسیار بیش از اندازه واقعی قلمداد می‌کند این کم‌سوادان پرتوهم افرادی هستند که روند یادگیری در آنها متوقف شده است ، این افراد علاقه شدیدی به سخنرانی دارند اما معمولا از گفتگو در حوزه تخصصی! خود ناراحت می‌شوند! اگر فرد کمی باهوش باشد و در قله «حماقت» کمی تأمل کند به دره ناامیدی سقوط می‌کند!  برای عبور از این مرحله فرد باید بتواند با یادگیری و کسب تجربه از شیب تپه روشنگری بالا رود و به مرحله کسب اعتماد به نفس و تداوم در یادگیری و تجربه اندوزی نائل آید.

در نقطه مقابل گاهی افرادی را هم مشاهده میکنیم که از دانش، تجربه و حتی تخصص خیلی حرفه‌ای برخوردارند اما گرایش به دست‌کم گرفتن شایستگی‌ها و توانایی‌های خود دارند و تصور می‌کنند هرآنچه آنها می‌دانند و می‌توانند انجام دهند برای دیگران هم سهل و در دسترس است. این افراد کسانی هستند که در مسیر پیمودن تپه روشنگری، خسته شده‌اند. این افراد معمولا نیازمند یک شوک یا انگیزه مضاعف هستند تا از این مرحله گذر کرده و به مرحله تخصص همراه با اعتماد به نفس کافی برسند.

با این مقدمه قصد دارم به سراغ مقاله‌ای بروم که در سایت روانشناسی امروز (psychologytoday) با عنوان « توضیح رفتار طرفداران ترامپ با استفاده از الگوی دانینگ- کروگر، منتشر شده است (منبع اصلی www.rawstory.com)  .

خلاصه مقاله :

در گذشته روانشناسان برجسته‌ای در بررسی رفتار مردم آمریکا و حمایت آنها از ترامپ به این نتیجه رسیده بودند که مقبولیت ترامپ در میان هواداران به واسطه اثر دانینگ-کروگر بوده است. به عبارت دیگر این افراد که از لحاظ دانش سیاسی در سطح بسیار پایین قرار داشتند، خود را عالم و صاحب‌نظر در این حوزه می‌دانستند و با اعتماد بنفسی بالا به راحتی فریب ترامپ را خوردند و وعده‌های دروغین او را باور کردند.

در مقاله‌ای که 22 آگوست (5 روز پیش) از یان آنسون از اساتید دانشگاه مریلند، در ژورنال «روان شناسی سیاسی» منتشر شده است، به این موضوع (اثر دانینگ کروگر) در حوزه سیاست و بطور خاص انتخابات ریاست جمهوری امریکا و انتخاب دونالد ترامپ ، پرداخته شده است.

در این مقاله میخوانیم که در یک تحقیق آنلاین نتایج جالبی بدست آمد، مثلاً در بین 2600 نفر در مرحله اول اعتماد‌به‌نفس آنها مورد ارزیابی قرار گرفت و در مرحله دوم سطح دانش سیاسی آنها، برای مثال پرسیدن سوالاتی مانند: نام اعضای کابینه، طول دوران عضویت اعضای کنگره و… همانگونه که پیش‌بینی می‌شد نتایج نشان داد افرادی که سطح دانش کمتری دارند، اعتماد به‌نفس بالاتری دارند!!

یا در تحقیقی که درسال 2017 توسط {محققین} دانشگاه نیو همپشایر انجام شد، نشان داد که تنها 25% از هواداران ترامپ معتقدند که فعالیت‌های انسانی در تغییرات اقلیمی نقش دارند، درحالیکه 97%  از دانشمندانی که در حوزه تغییرات اقلیمی مطالعه می‌کنند با این نظریه موافق هستند.

این واقعیت نشان می‌دهد چرا ترامپ می‌تواند به راحتی طرفداران خود را فریب بدهد و دروغ را جایگزین حقایق کند.

و در انتها این نکته ذکر شده است که تعداد این جاهلان پر اعتماد روز به روز درحال افزایش است!!!

پس از خواندن این مقاله یاد این جمله برتراند راسل افتادم که میگوید :

مشکل دنیا این است که احمق ها کاملا به خود یقین دارند، در حالیکه دانایان سرشار از شک وتردیدند!

و بقول آلبرت موراویا (نویسنده ایتالیایی) :

حقیقت این است که بیسوادی از میان نرفته است ، فقط این روزها ، بیسوادها خواندن و نوشتن فراگرفته اند.