بنام خدا
پیش از این در مطالبی که درمورد پرورش خلاقیت نوشته بودم به نقش پرسشهای خلاقانه و چالشی و اهمیت فراوانی که در رشد خلاقیت و نیز افزایش شناخت ما از فرزندانمان دارد، اشاره کردم. امروز قصد دارم نمونهای از این سوالات را که درحوزه مسائل کودکان و نوجوانان است مطرح و کارکردهای آنها را بررسی نماییم. باید توجه داشت، معمولاً افراد در هنگام پاسخگویی به سوالات، مسائل جانبی را مطرح میکنند که درحد موضوع اصلی دارای اهمیت است.
والدین و مربیان محترم با توجه به شناخت از سطح دانش، نوع نگرش، سن، روحیات و… میتوانند سوالات دیگری را نیز مطرح نمایند.
نکته ضروری : در هر جلسه فقط باید یک سوال مطرح شود و هدف ما پاسخ مشروح به سوالات است.
- اگر پول زیادی (رقمی که برای کودک شما معنی «خیلی زیاد» میدهد) داشته باشی، با آن چه کارهایی انجام میدهی؟
- «بچه بودن» چه سختیهایی دارد؟
- اگر طراحی یک خانه را به تو بسپارند ، چه چیزهایی را در نظر میگیری که زندگی در آن خیلی راحت و جذاب باشد؟
- بچهها کی بزرگ میشوند؟ بزرگها چه کارهایی میکنند و چه کارهایی نمیکنند؟
- اگر بتوانید یک روز نامرئی شوید، چه کارهایی انجام میدهید؟
- اگر بتوانید به تمام کودکان دنیا یک هدیه بدهید ، آن هدیه چیست؟
- اگر بتوانید چند سال به عقب برگردید و با خودتان دیداری داشته باشید، چه توصیهای به خود میکنید؟
- اگر بتوانید قانون و قاعدهای برای جهانیان وضع کنید که برای همه آنها لازمالاجرا باشد، آن قانون چیست؟
- اگر میتوانستید همین الان بزرگ شوید و مشهور، دوست داشتید با چه توانایی یا موضوعی مشهور شوید؟
- اگر بدانید که گرفتار نمیشوید، در امتحان تقلب میکنید؟
- فکر میکنید که از میان درسها یا مهارتهایی که میآموزید، کدام آنها در بزرگسالی بیشتر از همه برای شما مفید است؟
- آیا تو دوست خوبی هستی؟ چرا این نظر را داری؟
- اگر حیوانات یا گیاهان بتوانند با ما صحبت کنند، جهان چگونه خواهد شد؟
- اگر بتوانید یک قانون یا قاعده خانه را عوض کنید، چه چیزی را تغییر میدهید؟
- فکر میکنید چه وسیله مفیدی هنوز اختراع نشده است؟
- اگر مثلاً نتوانیم صحبت کنیم، سخت ترین قسمت مشکل کجاست؟
- و…
از فرزند خود بخواهید در ابتدا سوال را برای شما تشریح کند چون نگرش و درک او از سوال هم به اندازه پاسخ او مهم است و بعد از او بخواهید بطور مشروح به سوال پاسخ دهد، در پاسخ او دخالت نکنید و سعی نکنید جواب او را به سمت نظر خود، منحرف کنید، فقط او را تشویق کنید که همهی جنبههای سوال را مورد توجه قرار دهد.
هدف از این سوالها فقط تقویت کنجکاوی، تخیل و یا خلاقیت کودک نیست، بلکه باعث میشود ما با دغدغههای ذهنی کودک ، نوع نگرش او به جهان، سطح توقعات او ، موضوعاتی که باعث خوشحالی یا ناراحتیاش میشود و… آشنا شویم.
مثلاً وقتی فرزند ما در پاسخ به سوال :« آیا تو دوست خوبی هستی؟» جواب مثبت میدهد و دلیل آن را اینگونه توضیح میدهد : « چون رازدارم، اشتباهات و مشکلات دوستانم را برای دیگران بازگو نمیکنم تا باعث نشوم او مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد.» شاید منظور او گلایه از رفتار ما است که اشتباهات او را برای دوستان و فامیل نقل میکنیم و در جمع خانوادگی بقول خودمان با او شوخی میکنیم. اما در حقیقت با تمسخر او دلش را میشکنیم و روانش را میآزاریم.
یا وقتی از او سوال میکنیم : « فکر میکنی که از میان درسها یا مهارتهایی که میآموزی، کدام آنها در بزرگسالی بیشتر از همه برای تو مفید است؟» و او علیرغم اینکه تمام تعطیلات تابستانی خود را در کلاس A گذرانده ، هیچ اسمی از موضوع آن کلاس، به عنوان مهارتی که در آینده او نقش مثبتی خواهد داشت، یاد نمیکند ؛ باید در درستی کارمان در انتخاب موضوع آموزش ، مدرس یا …. شک کنیم.
نکته مهمی که باید در هنگام بررسی پاسخهای او به آن توجه داشته باشیم توجه به جنسیت، سن، شرایط اقتصادی خانواده ، طبقه اجتماعی و… در زمان طرح سوال و شنیدن پاسخ آن است. بنابراین اگر پسرک 7 ساله ما با پول فراوان خود، خودرو لوکس، موتور پرشی و گوشی همراه بخرد. آرزوهایی منطقی و متناسب با فهم و درک کودکیش دارد، اما اگر دختر 17 ساله شما لیست خرید خود را شامل یک گوشی لاکچری!، کمدهای مملو از پیراهن و کیف و کفش و لوازم آرایش اعلام کند؛ نیازمند توجه بیشتری به او هستید.
بدیهی است که باید در بررسی پاسخهای فرزندان، حتماً با افراد خبره و صاحب نظر مشورت کنید.
به معنای دقیق کلمه خلاقانه بود.
نتیجه پرسیدن این سوالها از دخترم غیر از انگیزش او به فکر کردن، برای من هم جالب بود و از پاسخهای او گاه به خنده هم افتادم.
ممنونم از بابت این مطلب مفید و نوآورانه.
سپاسگزارم،