نقش زبان و سرمایه فرهنگی در افزایش توان فراگیری دروس

بنام خدا

در مطلبی که هفته گذشته برروی سایت قرار گرفت؛ (توانمندسازی، کودکان و جوانان پس از اپیدمی بیماری کرونا)، برچند موضوع تاکید زیادی شده بود، زبان، فرهنگ، فعالیتهای ورزشی و اوقات فراغت. جملاتی مانند ‌»فرهنگ شما را قدرتمند می کند» (Kultur macht stark) یا «زبان کلید جهان است» (Sprache der Schlüssel zur Welt ist) و یا برنامه‌هایی همچون تأسیس هزار مرکز جدید آموزش زبان.
دوستان بزرگواری در مورد تاکید بر روی مسأله زبان و فرهنگ از بنده سوال فرمودند، برای پاسخ چند سطری از کتاب «جامعه شناسی آموزش و پرورش، تألیف دکتر شارع‌پور» را با (تغییری اندک) ذکر می‌کنم:
 «« افراد متعلق به گروههای اجتماعی متفاوت به شیوه های مختلفی سخن می گویند، هم در واژگان بکارگرفته شده و هم در نحوه تنظیم و ترکیب لغات در داخل جملات.

برطبق نظریه برنشتاین [1] شکل روابط اجتماعی برنحوه گفتار تأثیر می‌گذارد و این گفتار نیز به نوبۀ خود بر روابط اجتماعی موثر است.

اساس نظریۀ برنشتاین این است که ارتباط و پیوندی اساسی بین گفتار، با نوع و شکل روابط اجتماعی وجود دارد.

از نظر برنشتاین، کودکان طبقه پایین از قواعد محدودی استفاده می‌کنند که ناشی از تأثیر اندک مادران آنها برزبان به هنگام جامعه‌پذیری این کودکان است. از سوی دیگر کودکان طبقه متوسط از قواعد دقیق و مفصل استفاده می‌کنند که نقطه مقابل قواعد محدود شده است.

والدین طبقه متوسط تمایل دارند که در پاسخ به سوالات کودکان خود، توضیحاتی منطقی ارائه دهند.

برنشتاین معتقد است که این تفاوتهای موجود در الگوی زبانی، ناشی از تفاوت در ضریب هوشی نیست بلکه ناشی از تفاوت در روابط اجتماعی است.

او معتقد است دو نوع اساسی از زبان وجود دارد: عامیانه و رسمی. زبان عامیانه با جملات ساده، کوتاه و توصیفی مشخص میشود. بعلاوه استفاده بسیار اندکی از قید و صفت، در این زبان صورت می‌گیرد ولی در زبان رسمی، ساختار، ترکیبی پیچیده‌ دارد، متمایل به امور انتزاعی است و از دایره لغات بسیار گسترده‌ای در آن استفاده می‌کنند.

در واقع کودک متعلق به طبقه متوسط دارای زبان انعطاف‌پذیری است، او می‌تواند احساسات و اعتقادات خویش را به هردو زبان بیان کند و در عین حال هردو زبان را متوجه شود لیکن کودک طبقه پایین، خود را فقط به یکی از این زبانها محدود می‌کند. مشکل زبان عامیانه این است که فاقد امکانات نمادی برای ایجاد ارتباط در مورد پیوندهای پیچیده بین افراد، اشیاء، زمان و شرایط است. به نظر برنشتاین، این زبان بیشتر برای ایجاد ارتباط بین گروه دوستان موثر است تا روابط پیچیده‌تر.

تمایز بین زبان عامیانه و رسمی در روابط قدرت، بسیار حائزاهمیت است.

به اعتقاد برنشتاین، ابراز احساسات در زبان رسمی به آسانی صورت می‌گیرد ولی در زبان عامیانه، بطور ضمنی مطرح می‌شود.

براساس نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو[2]، تأثیر خاستگاه اجتماعی خانواده برموقعیت تحصیلی فرزند ناشی از نوع و میزان سرمایه فرهنگی است که والدین برای فرزندان خود فراهم می‌کنند.

لامونت [3]و لارو معتقدند که بخش مهمی از سرمایه فرهنگی را علایم فرهنگی با منزلت، نظیر رفتارها، سلیقه‌ها، ذائقه‌ها و نگرشها، تشکیل می‌دهند و افراد از این علایم برای کسب امتیازات فرهنگی و اجتماعی استفاده می‌کنند.

منظور از سرمایه فرهنگی یعنی آشنایی فرد با قواعد و فعالیتهای فرهنگی مسلط در جامعه نظیر سبک زبانی، ترجیحات زیبایی شناختی و شیوه تعامل، بدین ترتیب سرمایه‌فرهنگی از شایستگی‌های زبانی و فرهنگی است.

بوردیو معتقد است که افراد تحت تأثیر خاستگاه اجتماعی خود، با دانش فرهنگی مختلف و با برخورداری از سرمایه فرهنگی مختلف، وارد نظام آموزشی می‌شوند.»»

امّا نکته جالب توجهی که در ادامه کتاب ذکر شده است در مورد رابطه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و سبک زبانی و سرمایه فرهنگی آنها است؛

«« دانش‌آموزانی که دارای سبک زبانی، ترجیحات زیبایی‌شناختی و شیوه تعاملی مسلط هستند، مورد تشویق معلمها قرار می‌گیرند، بدین ترتیب کودکان ناآشنا با مظاهر فرهنگ و هنر (ادبیات، موسیقی، موزه و…) مدرسه را محیطی بیگانه و حتی متخاصم می‌یابند.

تفاوتهای اولیه در سرمایه فرهنگی دانش‌آموزان، اثر خود را در عملکرد تحصیلی و مدارک تحصیلی آنان نیز متجلّی ساخته و درنهایت بر موقعیت طبقاتی و شغلی آنان در آینده تأثیر می‌گذارد. نظریه سرمایه‌فرهنگی براهمیت جامعه‌پذیری فرد با فعالیتهایی نظیر علاقه به هنر و ادبیات، تأکید دارد.

فرضیه اصلی بوردیو این است که سرمایه فرهنگی والدین به فرزند آنها نوعی قدرت نمادی می‌دهد و او را قادر می‌سازد که با قواعد فرهنگی سازکار اصلی بازتولید سرمایه فرهنگی و رمزگشایی آن را داشته باشد.

براساس نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو، نظام آموزشی به تشویق و انتقال فرهنگ طبقه مسلط می‌پردازد و در این فرایند دانش‌آموزی موفق محسوب میشود که بتواند فرهنگ را دریافت کند و  آن را درخود درونی سازد. توانایی دانش‌آموز برای انجام چنین کاری به سرمایه فرهنگی خانواده او بستگی دارد که آن نیز به نوبه خود، تاحدودی به طبقه اجتماعی وابسته است.

مطالعه بوردیو در فرانسه نشان داد که بین خاستگاه خانوادگی دانش‌آموز و برخورداری او از سرمایه فرهنگی و همچنین بین سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی او، رابطه مستقیم و قوی وجود دارد.

براساس تحقیق دی ماجیو [4]در آمریکا، بین تأثیر استعداد فردی و تأثیر تحصیلات والدین، و برخورداری فرد از منابع فرهنگی و عملکرد تحصیلی او رابطه مثبتی وجود دارد. »»

با توجه و دقت در مطالب فوق، اهمیت زبان و سرمایه فرهنگی در یادگیری هرآنچه در مدرسه، دانشگاه و … ارائه میشود، معلوم می‌شود.

پس بدیهی است که وزارت آموزش و تحقیقات آلمان، با اعتقاد به جملات ارزشمندی مانند؛ زبان کلید جهان است و یا  فرهنگ شما را قدرتمند می کند، هزار مرکز جدید آموزش زبان، تأسیس کند، برنامه‌ریزی کند که در مدارس ابتدایی دانش‌آموزان بطور تمام وقت مشغول به تحصیل شوند و … . براساس چنین برنامه‌ریزی و اقداماتی، قطعاً موفق می‌شوند ضمن بالابردن سطح دانش زبان در کودکان و نوجوانان، میزان موفقیت آنها در جبران عقب‌ماندگی بوجود آمده در دانش زبان و همچنین در تمام دروس را، افزایش دهند.


[1]  باسیل برنارد برنشتاین (1 نوامبر 1924 – 24 سپتامبر 2000) او یک جامعه شناس انگلیسی بود که به خاطر فعالیت در جامعه شناسی آموزش و پرورش شهرت داشت. وی در زمینه زبان شناسی اجتماعی و ارتباط بین نحوه گفتار و سازمان اجتماعی کارهای فراوانی انجام داده است. (ویکی‌پدیا)

[2]  پیر بوردیو (به فرانسوی: Pierre Bourdieu) (زاده ۱ اوت ۱۹۳۰ – درگذشته ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲)، جامعه‌شناس و مردم‌شناس سرشناس فرانسوی بود.

[3]   میشل لامونت / Michèle Lamont / زاده ۱۹۵۷ در تورنتو، انتاریو جامعه‌شناس و استاد مطالعات اروپایی و جامعه‌شناسی و مطالعات آمریکایی آفریقایی در دانشگاه هاروارد است. او از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ به عنوان ۱۰۸مین رئیس انجمن جامعه‌شناسی آمریکا خدمت کرده‌است. در سال ۲۰۱۷، او جایزه اراسموس را دریافت کرد و به او، ۳ دکترای افتخاری (از دانشگاه اتاوا، دانشگاه بوردو و دانشگاه آمستردام) اهدا شد.

[4]  پل جوزف دی ماجیو (متولد 10 ژانویه 1951 در فیلادلفیا ، پنسیلوانیا ، استاد جامعه شناسی در دانشگاه نیویورک است. پیش از این ، وی استاد جامعه شناسی در دانشگاه پرینستون بود.

2 دیدگاه برای “نقش زبان و سرمایه فرهنگی در افزایش توان فراگیری دروس”

  1. سلام ، واقعاً عالی بود ، خیلی از مطالب برای خودم هم آموزنده و مفید بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *