بنام خدا
آموزش غیرحضوری در دوران شیوع بیماری کرونا، باعث شده است خیلی از افراد (دانشآموزان، والدین و حتی بعضی از معلمین) سوال مهمی را مطرح کنند:
چرا بچهها باید به مدرسه بروند؟ آیا نمیتوان آموزش مجازی را، جایگزین آموزش حضوری در مدرسه کرد؟
در این یادداشت قصد دارم در این مورد توضیحاتی را ارائه کنم.
از بدیهیترین دلایل در اهمیت آموزش حضوری و رفتن فرزندانمان به مدرسه، کیفیت و مدیریتپذیری آموزش حضوری در مدارس است. روشن است که بچهها در مدرسه، بیشتر از زمانی که دروس بهصورت مجازی، ارائه میشود، دانش میاندوزند. معلم در کلاس درس، کنش (رفتار) و واکنشِ دانشآموزان را در هنگام آموزش، بررسی میکند. او میتواند به دانشآموزان بیاموزد و بازخورد آن را ببیند (شیوه تعاملی)، میزان یادگیری درس توسط آنها را مداوم بسنجد. عقبماندگیها و ضعف دانشآموزان زودتر مشخص میشود و…
امّا شاید موضوعات مهم دیگری مغفول مانده باشد:
- جامعه پذیری و توسعۀ مهارتهای اجتماعی
در جامعهپذیری اولیه، کودک از خانواده خود در مورد رفتارها و کنشهای اجتماعی مختلف میآموزد. توانایی برقراری ارتباط کلامی را بهدست میآورد، درباره رفتارهای فردی میآموزد و مهارتهای شناختی خود را توسعه میدهد. خانواده، همچنین ارزشهای فرهنگی و نقشهای اجتماعی خاص را به او میآموزد.
در بحث جامعه پذیری ثانویه، برای اکثر بچه ها، مدرسه اولین محیطی است که در آن یاد می گیرند با دیگران معاشرت کنند. آنها یاد می گیرند که دوست پیدا کنند، به معلمان گوش دهند و مشکلات خود را حل کنند. کودک با ورود به مدرسه، رفتارها و جنبههای اجتماعی مختلف را یاد میگیرد. در مدرسه کودک اجتماعیشدن را می آموزد، مهارتهای تعامل اجتماعی در او ایجاد میشود. دانشآموزان در مدرسه با گروههای متفاوتی از افراد (معلم، ناظم، مدیر، دانشآموزان دیگر و…) ارتباط برقرار میکنند و رفتارهای اجتماعی متفاوتی را یاد میگیرند. همچنین رفتارهای او نیز در معرض دیدگاهها و برداشتهای متفاوت معلمان و سایر دانشآموزان قرار میگیرند. آنها مهارتهای اجتماعی مانند همفکری، همدلی، دوستی، کارگروهی، کمک و… را میآموزند، که به رشد شخصیت و هویت اجتماعی آنها کمک فراوانی میکند.
- سرمایۀ انسانی و سرمایۀ اجتماعی
سرمایۀ انسانی عبارت است از آنچه شما میدانید (مجموع شناختها، مهارتها و تجربیات)، امّا سرمایۀ اجتماعی بستگی دارد به اینکه شما چه کسانی را میشناسید و با آنها درارتباط هستید (حجم این ارتباطات، کیفیت آن و تنوع شبکههای ارتباطی فرد). سرمایۀ اجتماعی در درون ساختار روابط افراد یافت میشود و برای برخورداری از سرمایۀ اجتماعی فرد بایستی با دیگران رابطه داشته باشد. این سرمایه شما را قادر میسازد تا ارزشی بهوجود آورید و نقشی در جهان ایفاء کنید. بنابراین هیچ فردی نمیتواند بدون سرمایۀ اجتماعی به موفقیت برسد. مدرسه محیط مناسبی است تا فرزندان ما سرمایۀانسانی (دانش، مهارتها و …) برای خود کسب کنند و مثل هر سرمایهگذاری دیگری، تلاش کنند روز به روز آن را افزایش دهند. امّا مهمتر اینکه، مدرسه محیط مناسبی است که آنها، سرمایۀ اجتماعی خود را افزایش دهند. دانشآموزان در مدرسه میآموزند با افزایش ارتباطات اجتماعی، تنوع بخشیدن به شبکه ارتباطات اجتماعی خود و افزایش کیفیت این ارتباطات، سرمایۀ اجتماعی خود را افزایش دهند.
- مدرسه به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا اعتماد به نفس، کسب کنند.
اعتماد به نفس و اعتماد به تواناییهای خود، برای داشتن زندگی موفق و سالم، بسیار مهم است. افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، بیشتر مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و همواره با اضطراب دست و پنجه نرم میکنند. در محیط مدرسه، بچهها این فرصت را پیدا میکنند که اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. با یادگیری خواندن، نوشتن، حل مسائل ریاضی و … ، اعتماد دانشآموزان به تواناییهایشان و به تبع آن، اعتماد به نفس آنها، افزایش مییابد.
- نظم
زمانی که دانشآموز به مدرسه میرود، از قواعد و روالهایی پیروی میکند که نظم و انضباط را در وجود او نهادینه میکنند. او یاد میگیرد که باید به قوانین مدرسه، مسئولین مدرسه و دانشآموزان دیگر، احترام بگذارد، او میداند که درصورت رعایت نکردن قوانین و دستورالعملها، مورد بازخواست قرار میگیرد. این روال، به نهادینه شدن قانون در زندگی او کمک میکند و او را به یک شهروند قانونمند تبدیل میکند.
مثلاً در مدرسه، ساعت شروع کلاس مشخص است و هرکس دیر حاضر شود، به واسطه تأخیر مورد سوال قرار میگیرد. اما در کلاسهای مجازی معمولاً حضور و غیاب خیلی مطمئن و دقیق انجام نمیشود، حتی گاهی والدین بهجای فرزندان خود اعلام حضور میکنند. در مدرسه، خروج از کلاس درس، قانون دارد. امّا در کلاس مجازی این موضوع اصلاً جدی نیست.
- تفکر انتقادی
تفکر انتقادی جزء ضروری آموزش دروس، در مدرسه و دانشگاه است. دانشآموزان در مدرسه تکنیکهای تفکرانتقادی را آموخته و توسعه میدهند. آنها از این تکنیک برای درک عمیق مطالب، شکل دادن به ایدههای خود و بیان تفکرات و اندیشههایشان در قالب نوشتار و یا گفتار استفاده میکنند. این مهارتها در تمامی زمینههای زندگی، خواه در دانشگاه، محیط کار و یا روابط اجتماعی، نقشی مهم ایفاء میکنند.
- دسترسی بیشتر، به آموزش همگانی و کاهش فقر
برای آموزش مجازی، نیازمند امکانات سختافزاری، نرمافزاری و زیرساختهای خاصی هستیم، گوشیهوشمند، دسترسی به اینترنت و… . این الزامات گروه زیادی از دانشآموزان را از دسترسی به درس و آموزش محروم میکند. بطوریکه بنابر اعلام رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش مجلس ۳.۵ میلیون دانشآموز دسترسی مناسب به سامانه آموزشی شاد را نداشتند.[1] و براساس آمارهای رسمی شمار دانشآموزان ترک تحصیلی کشور در سال 1400، قریب یک میلیون نفر بوده است.[2]
امّا در مورد ارتباط آموزش و فقر؛ آموزش، نقش مهمی در کاهش فقر دارد. وقتی بچهها تحصیل میکنند، میتوانند به شغلهایی با درآمد بالاتر دسترسی پیدا کنند. این به نفع تمام خانوادههای آنهاست و میتواند به چرخههای فقری که در این خانوادهها وجود دارد، پایان دهد. اگر کشوری میخواهد فقر را کاهش دهد، باید در مدارس سرمایه گذاری کند. قطعاً عوامل دیگری بر نوع شغلی که یک فرد میتواند به دست آورد، تأثیر میگذارد، اما به طور کلی، همواره با افزایش تحصیلات فرد، درآمد او، افزایش مییابد.
- آزمونهای واقعی!
در آموزشهای مجازی، امتحانات غیرحضوری روش مناسبی برای محک زدن آموختههای دانشآموزان نبود. در زمان برگزاری امتحانات، استفاده دانشآموز از کتاب، دانشِ والدین و خانواده، گروههای همفکری (نامی جدید برای تقلّب گروهی!) و… ، باعث شده بود که آزمونهای مجازی مدارس، کارایی سنجشی خود را از دست بدهند.
- حضور در کلاس و تمرکز بیشتر
حضور دانشآموزان در مدرسه، باعث میشود با دقت وحضور ذهن بیشتر در کلاسها حاضر شوند و همچنین آنها مجبور به مشارکت در کلاس هستند، امّا در آموزش مجازی دانش آموزان بدون اینکه در کلاس مشارکتی داشتهباشند، حتی گاهی درحال استراحت و خواب، ظاهراً در کلاس حاضرند و حتی اگر مورد سوال قرار بگیرند، با عذرهای مختلف فنی و غیرفنّی، موضوع را خاتمه میدهند.
در کلاسهای آموزش مجازی بچهها امکانات زیادی دارند تا خود را به چیزی غیر از درس، مشغول کنند. یک گوشی تلفن همراه هوشمند به اندازه کافی جذابیت دارد، به اینترنت هم که متصل است! اما در کلاس درس، حواسپرتی دانشآموز ممکن است درحدّ نقاشی کردن کناره کتاب، یا شاید صحبت با همکلاسی خود باشد. که معمولاً معلمِ هوشمند، متوجه میشود، به آنها تذکر میدهد و ذهنشان را به فضای درس و کلاس متوجه مینماید.
- رفتار اطرافیان!
گاهی وقتها مشکل کلاسهای مجازی، جدّی نگرفتن این کلاسها توسط والدین و اطرافیان دانشآموز است. آنها انتظار دارند دانشآموز همانطور که سرکلاس حاضر است، کارهای دیگری را هم انجام دهد! مثلاً به خواهرش دیکته بگوید، لباسها را پهن کند و …
- افزایش فعالیتهای بدنی
کلاسهای مجازی، باعث کاهش فعالیتهای بدنی دانشآموزان میشود و در نتیجه این کم تحرکی، اضافه وزن به سراغ آنها میآید و باعث بروز مشکلات و بیماریهایی برای آنها میشود. وقتی کودک به مدرسه میرود، درگیر فعالیتهای جسمی مختلفی مانند ورزش، بازی در حیاط مدرسه و… میشود که سلامت جسمانی او را بیشتر میکند. همچنین کودکان اغلب در رویدادهای ورزشی مدرسه مانند فوتبال، بسکتبال، دو ومیدانی و … شرکت میکنند. این رویدادها علاوه بر نقشی که در سلامتی آنها ایفاء میکند، میتواند زمینههای علاقه به ورزش حرفهای را در دانشآموزان، به وجود آورد.
- تغذیه
در مدرسه، معمولاً دانشآموزان در محدوده زمانی زنگ استراحت، در حیاط مدرسه، تغذیه خود را میل میکنند، در نوع تغذیه هم محدودیتهایی وجود دارد، امّا در آموزشهای غیرحضوری معمولاً بچهها بدون نظمی خاص، حجم بیشتری از مواد غذایی استفاده میکنند و همچنین مواد غذایی را مصرف میکنند که بهطور معمول، به عنوان تغذیه دانشآموزان محسوب نمیشود. این موضوع، با توجه به کمتحرکی آنها، مشکلات فراوانی در حوزه سلامت برای آنها ایجاد مینماید.
- بهداشت
معمولاً دانشآموزان قبل از خروج از منزل ، دست و صورت خود را شستشو میدهند، دندان خود را مسواک میزنند و… . امّا وقتی آموزش مجازی شد، بچهها معمولاً در این امور کاهلی میکنند. همچنین به واسطه عدم نظارت مربیان بهداشت و مسئولین انضباطی مدرسه، در رعایت بهداشت فردی، کوتاهی میکنند. احتمالاً حسنیِ دهِ شلمرود هم، چون به مدرسه نمیرفت، با موی بلند، روی سیاه و ناخن دراز، مشکلی نداشت!
- افزایش مهارتهای کلامی:
بعضی از دانشآموزان در کلاسهای مجازی کمتر صحبت میکنند و کمتر میشنوند، گاهی وقتها برای اینکه صحبت نکنند بهانه میآورند (میکروفن نداریم، نِت ضعیف است، داداش کوچیکم خواب است و …). بهانههایی که در کلاس حضوری، ممکن نیست.
- هنر
متاسفانه در آموزش حضوری هم، زنگ هنر در مدارس جدی گرفته نمیشود، قبلاً در مقالۀ ازبین بردن خلاقیت و هنر در کودکان و عواقب آن، در مورد این موضوع توضیحاتی را مطرح کردم. امّا تجربه آموزش مجازی در دوران همهگیری کرونا، نشان داده است که در شرایط عدم حضور دانشآموزان در مدرسه، شرایط به مراتب بدتر است و حتّی تکالیف درس هنر، معمولاً توسط هنرمندانِ خانواده انجام میشود.
- تکالیف کلاسی
تکالیفی که دانشآموزان در مدرسه انجام میدهند، از ابزارهای مهم معلمان در سنجش سطح یادگیری دانشآموزان است و معمولاً معلمِ مجرّب، با بررسی زمانِ انجام تکالیف، روش حل مسائل، کیفیت پاسخها و… به نقاط ضعف هر دانشآموز، واقف میشود و زمینههای رفع مشکلات آموزشی او را فراهم مینماید.
- آموزش زبان خارجی
یکی از دروس مهم در مدارس، آموزش زبان خارجی است و یکی از مهمترین بخشهای این درس، مکالمه است که یادگیری و مهارت در آن، نیازمند گفتگو دو یا چند جانبه (دیالوگ) است که در کلاسهای مجازی معمولاً چنین امکانی وجود ندارد.
- استقلال
بچهها در مدرسه میآموزند که چند ساعتی را بدون والدین بگذرانند، آنها در این زمان باید مشکلات خود را به تنهایی (یا با کمک کادر مدرسه) حل کنند، اگر لباس آنها پاره شود. ناراحتی جسمی، قلدری دانشآموزان دیگر، مشکلات در مسیر رفت و آمد به مدرسه و …
- آشنایی با موضوعات جدید و کشفوشکوفایی استعدادها
وقتی کودکان به مدرسه نمیروند، درمحیط خانواده آنچه را فرا میگیرند که در حوزه دانش والدین و اعضای خانواده آنها قراردارد. امّا در مدرسه، دانشآموز با موضوعاتی آشنا میشود که شاید در حوزه دانش خانواده او نباشد. اغلب اوقات، دانشآموز به واسطه گفتار معلم، یا از طریق یک مقاله تحقیقاتی یا پروژههای گروهی، با موضوعات خاصی در سطح عمیق ارتباط برقرار میکند و این درک عمیقتر، سبب میشود آنها فرصتهایی برای کشف بیشتر علایق خود به دست آورند. به عبارت دیگر، آشنایی او با موضوعات متفاوت در حوزههایی همچون، سیاست، تاریخ، هنر، علوم جدید، حرفههای خاص، ورزش و …، و دستیابی به این طیف وسیع اطلاعات، به کودک کمک میکند تا علایق و اشتیاق خود را در مراحل اولیه زندگیاش، تشخیص دهد.
[1] http://fna.ir/627rr
[2] https://plus.irna.ir/news/84535551/