دعای سال نو!

یا لطیف

گرفتاری ما آدم ها، در دو دسته خلاصه می‌شود یا غصه گذشته را می خوریم: چرا آن کار را انجام دادم؟ چرا آنجا رفتم؟ چرا آن کار را انجام ندادم ؟….    و یا از آینده و اتفاقاتی که شاید در آینده در مسیر زندگی ما قرار گیرد، نگرانیم: کارم، ازدواج، مسکن، فرزندم و ….

خداوند متعال بارها و بارها در کلام وحی بر مومنین و صالحان وعده ای عالی داده‌اند: «…. لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»

« نه ترسی از آینده دارند و نه غمگین می شوند»

در این نخستین روزهای سال نو، از خداوند رحمان و رحیم، آن مدبر عظیم، تنها وجودی که میتوانید چنین نعمات بی نظیری را به بندگانش ارزانی دارد، برای همگان ، این امن و آرامش را از صمیم قلب درخواست دارم.

 

ان شاء الله

 

مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند

آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند

ای نیست کرده هست را بشنو سلام مست را

مستی که هر دو دست را پابند دامت می‌کند

ای آسمان عاشقان ای جان جان عاشقان

حسنت میان عاشقان نک دوستکامت می‌کند

ای چاشنی هر لبی وی قبله هر مذهبی

مه پاسبانی هر شبی بر گرد بامت می‌کند

ای دل چه مستی و خوشی سلطانی و سلطان وشی

با این دماغ و سرکشی چون عشق رامت می‌کند

آن کو ز خاکی جان کند او دود را کیوان کند

ای خاک تن وی دود دل بنگر کدامت می‌کند

بستان ز شاه ساقیان سرمست شو چون باقیان

گر نیم مست ناقصی مست تمامت می‌کند

از لب سلامت ای احد چون برگ بیرون می‌جهد

اندازه لب نیست این این لطف عامت می‌کند

ماه از غمت دو نیم شد رخساره‌ها چون سیم شد

قد الف چون جیم شد وین جیم جامت می‌کند

در عشق زاری‌ها نگر وین اشک باری‌ها نگر

وان پخته کاری‌ها نگر کان رطل خامت می‌کند

ای باده خوش رنگ و بو بنگر که دست جود او

بر جان حلالت می‌کند بر تن حرامت می‌کند

پس تن نباشم جان شوم جوهر نباشم کان شوم

ای دل مترس از نام بد کو نیک نامت می‌کند

بس کن رها کن گفت و گو نی نظم گو نی نثر گو

کان حیله ساز و حیله جو بدو کلامت می‌کند                                     حضرت مولانا

 

عید بر شما مبارک،

نوروز 1400  – علیرضا سمنانی.

مقایسه وضعیت آموزش در مدارس ایران و کشورهای منطقه

بنام خدا

اسفندماه سالجاری خبرگزاری تسنیم [1] مطلبی را منتشر کرد با عنوان : «وضعیت بسیار نامناسب آموزش کشور در منطقه» در ادامه مطالب قبلی، امروز خلاصه‌ای از این گزارش را نقل می‌کنم؛

این گزارش براساس؛ آزمون تیمز (TIMSS)[2] که با هدف تهیه اطلاعات مقایسه‌ای برای ارزیابی عملکرد و سیاست‌های کشورهای شرکت‌کننده در زمینه پیشرفت در آموزش و یادگیری ریاضیات و علوم در پایه‌های چهارم و هشتم اجرا می‌شود؛ تهیه شده است،  نتایج این آزمون برای کشورهایی که به کیفیت نظام آموزشی خود اهمیت می‌دهند بسیار مهم است.

به‌تازگی نتایج آزمون تیمز 2019 منتشر شده است البته هرچند دانش‌آموزان ایرانی در آزمون تیمز 2019 نسبت به آزمون سال 2015 (به‌جز علوم پایه هشتم) پیشرفت داشته‌اند اما همچنان نمرات دانش‌آموزان ایرانی به نقطه معیار بین‌المللی متوسط (نمره 475) و نمره میانی آزمون (نمره 500) نرسیده  و پیشرفت سال 2019 تازه توانسته است ایران را به جایگاه خود به سال 2011 نزدیک کند با وجود این، ایران در طول 24 سال گذشته به معیار متوسط جهانی نمره (475) نرسیده است.

بر اساس نتایج منتشرشده آزمون تیمز 2019؛ در ریاضیات پایۀ چهارم ایران با نمره 443 بین 58 کشور در جایگاه 50 قرار دارد. در علوم پایه چهارم نیز ایران با نمره 441 در جایگاه 48 قرار دارد. در آزمون ریاضی حدود 32 درصد دانش‌آموزان پایه چهارم نمره کمتر از 400 گرفته‌اند یعنی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند.

در آزمون ریاضی پایه هشتم نیز 39 کشور حضور داشته‌اند که ایران در جایگاه 29 قرار دارد. در آزمون ریاضی پایه هشتم حدود 32 درصد دانش‌آموزان ایرانی موفق به کسب نمرۀ حداقلی آزمون (400) نشده‌اند درحالی که این میانگین در سطح بین‌المللی حدود 13 درصد بوده است.

در علوم پایه هشتم نیز بین 39 کشور، ایران جایگاه 32 را دارد. در این آزمون 28 درصد دانش‌آموزان ایرانی موفق به کسب نمره حداقلی (400) نشده‌اند که این میانگین در سطح بین‌المللی 15 درصد بوده است.

پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش متولی برگزاری این آزمون در ایران است؛  بر همین اساس با مسعود کبیری؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و مدیر داده‌پردازی مطالعات تیمز و پرلز به گفت‌وگو پرداختیم تا وضعیت عملکرد دانش‌آموزان ایرانی در دو درس ریاضی و علوم را بررسی کنیم.

تسنیم:  نتایج آزمون تیمز 2019 منتشر شده است و وضعیت دانش‌آموزان ایرانی چندان قابل قبول نیست؛ اساساً آزمون تیمز با چه هدفی برگزار می‌شود، چه شاخص‌هایی را می‌سنجد و نتایج آن تا چه‌اندازه می‌تواند واقعیت‌های نظام آموزشی کشورمان را به‌خصوص به‌لحاظ سطح کیفیت آموزش و میزان یادگیری دانش‌آموزان توصیف کند؟

آزمون تیمز در مورد پیشرفت تحصیلی تنظیم و طراحی شده است اما به‌خاطر اینکه بتواند این موضوع را بیشتر تبیین کند به عوامل زمینه‌ای نیز توجه می‌کند مانند نگرش دانش‌آموزان، فعالیت‌های تدریسی معلمان، امکانات خانواده‌ها و وضعیت‌هایی که معمولاً برای مدرسه وجود دارد، پشتیبان‌های مدرسه و…، در مجموع تعداد متغیرها بسیار زیاد است.

اگر بخواهیم بر عملکرد تحصیلی در درس ریاضی در هر دو پایه چهارم و هشتم متمرکز شویم وضعیت نسبت به گذشته (سال 2015) درحال بهتر شدن است.

تسنیم: به این موضوع اشاره‌ای نمی‌شود که وضعیت ایران در سال 2011 چگونه بوده است؟، دقت داشته باشیم حتی رشد ایران در سال 2019 به نسبت سال 2015 باعث نشد که بتوانیم به جایگاه خود در سال 2011 برسیم.

در درس ریاضی این‌گونه نیست؛ در ریاضی به‌تدریج در حال حرکت به‌سمت پیشرفت هستیم، در پایه هشتم مسیر رو به رشد است ولی در درس علوم وضعیت این‌گونه نیست! و درباره این درس حرف وجود دارد؛ درست است که ما نسبت به سال 2015 وضعیت مناسبتری داشتیم اما همچنان نسبت به سال 2011 ضعیف هستیم؛ در درس ریاضی به‌خاطر اینکه سطح نمره از گذشته پایین بود (نمره ایران حدود 400 بود) مسیر رو به رشد را مشاهده می‌کنیم.

اما در علوم وضعیت بهتر بود، سال 2011 نمره ایران در درس علوم پایه هشتم به 474 رسید بالاترین نمره‌ای که تا به حال در تیمز داشتیم و فقط 26 نمره می‌خواستیم که به میانگین بین‌المللی (500) برسیم ولی هم‌اکنون درحال افت هستیم و این یک هشدار جدی است.

در پایه چهارم نسبت به دوره قبل وضعیت بهتر است ولی باید به این نکته توجه داشت که در سال 2015 نمره ایران به‌شدت پایین بود و 30 نمره افت (سال 2015) در دنیا عجیب است و معمولاً آن‌قدر کاهش یا افزایش نمره نداریم؛ موضوع دیگر این است که ما یک رشد تدریجی داریم ولی وقتی خود را با کشورهای منطقه مقایسه می‌کنیم وضعیت ایران بسیار ناامیدکننده است.

وضعیت نامناسب ایران در مقایسه با منطقه

تسنیم: وضعیت ایران در مقایسه با کشورهای منطقه چگونه است که آن را ناامید کننده می‌دانید؟

کشورهای دیگر رشد قابل‌توجهی داشتند مثلاً اگر سال 2011 را به‌عنوان مبدأ درنظر بگیریم که بیشتر کشورها در آن شرکت کرده بودند، گرجستان به‌همراه ترکیه در درس علوم پایه چهارم وضعیتشان بهتر از ایران بود اما در سال 2019 بیشتر کشورها رو به رشد آن هم رشد قابل توجه هستند؛ یک‌باره تعداد زیادی از کشورهایی که از ایران ضعیفتر بودند از جمله امارات، قطر و ارمنستان رشد خیلی زیادی داشتند و رشد ایران از سال 2011 تا 2019 اصلاً قابل توجه نیست و می‌توان گفت نسبت به سال 2011 رشد کمتری داشته‌ایم بر همین اساس رتبه ایران نسبت به کشورهای منطقه بسیار نامناسب است.

در درس ریاضی که روند رو به رشدی داریم وقتی وضعیت رشد ایران را با بحرین مقایسه کنیم مشاهده می‌کنیم می‌بینیم بحرین یک‌باره به‌شکل عجیبی رشد داشته است، گرجستان و ترکیه نیز همین‌گونه هستند.

زمانی مقایسه این‌گونه است که می‌گوییم ایران سال 2019 نسبت به سال 2015 رشد داشته است اما وقتی به کشورهای منطقه و رشد آنها نگاه می‌کنیم اصلاً رشد ایران قابل توجه نیست.

قزاقستان به‌ویژه در درس علوم وضعیت خیلی خوبی دارد و جزو 6 کشور برتر دنیا در سال 2015 بود این کشور در دو درس علوم و خواندن فوق‌العاده عالی است و در 2019 نیز وضعیتش این‌گونه است البته در درس ریاضی ضعیفتر هستند.

وضعیت ترکیه در سال 2019 به‌شدت خوب شده است همچنین امارات مسیر رو به رشد خیلی خوبی دارد، بحرین نیز در اکثر شاخص‌ها خیلی خوب رشد می‌کند.

تسنیم: ایران قرار بود به‌لحاظ علمی رتبه برتر منطقه باشد اما هم‌اکنون در منطقه هم جزو ضعیفترین‌ها است!

درصورتی می‌توانیم رتبه اول منطقه باشیم که بیش از کشورهای دیگر رشد داشته باشیم، نتایج تیمز نشان می‌دهد کشورهای دیگر برای کیفیت آموزش سرمایه‌گذاری خوبی انجام داده‌اند مثلاً در عمان کارشناس بین‌المللی استخدام کرده‌اند تا مسیر رو به رشدی را داشته باشند و وضعیت کیفیت آموزش را افزایش دهند؛ داده‌های آزمون تیمز نشان می‌دهد کشورهایی مثل قزاقستان، ترکیه، امارات و بحرین به‌شدت برای افزایش کیفیت آموزش تلاش می‌کنند و احتمالاً اگر این وضعیت ادامه یابد با توجه به شیب رشد آنها دوره بعدی هم ایران به آنها نخواهد رسید!

تسنیم: کدام کشورها در منطقه اول هستند؟

ترکیه، قزاقستان، گرجستان، امارات و بحرین در منطقه وضعیت خوبی دارند و در درس ریاضی از ایران بهتر هستند؛ کشورهایی که وضعیتشان از ایران پایین‌تر است عربستان، مراکش (که کیفیت آموزش آن اصلاً خوب نیست)، مصر و کویت است و شرایط عمان نزدیک به ایران است.

تسنیم: ایران چندین سال است که نتوانسته به میانگین نمرات بین‌المللی در آزمون تیمز برسد؛ علت‌های این موضوع چیست؟ معاونت آموزش ابتدایی معتقد است که مرکز تیمز پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش هیچ داده تحلیلی و راهکاری به آنها ارائه نمی‌کند!

در پاسخ به سؤال دوم شما باید گفت که مراکز ملی مطالعات در همه کشورهای دنیا مسئول اجرای مطالعه و انتشار نتایج آن هستند. حال اگر تحلیل و راهکاری را هم بتوانند ارائه دهند فرای مسئولیت آنان است زیرا این بخش را همه پژوهشگران و تحلیل‌گران می‌توانند انجام دهند. علاوه بر این، حتی در مورد توصیه‌هایی که به طور مدون ارائه شده، تغییر جدی در نظام مشاهده نشده است.

همچنین باید توجه داشت که علت‌ها بسیار پیچیده است یعنی به این راحتی نمی‌توان تحلیل کرد البته می‌توان علت‌های کلی را گفت اما تبیین علت دقیق بسیار دشوار است.

وقتی وضعیت شاخص‌ها در سال 2011 را نگاه می‌کنیم بالاترین میزان تأکید معلمان برکاوشگری علمی و بالاترین میزان دسترسی دانش آموزان به آزمایشگاه را در مدارس داشتیم به عنوان مثال 50 درصد دانش آموزان به آزمایشگاه دسترسی داشتند صرف نظر از اینکه از آزمایشگاه استفاده می‌شد یا خیر اما درسال 2015 یک باره می‌بینیم که این آمار از 50 درصد به 45 درصد رسید اما چه اتفاقی افتاده بود؟ در بین سال 2011 تا 2015 نظام آموزشی به 6.3.3 تغییر یافت یعنی یک پایه به دوره اضافه کردند و مدارس هم برای 5 کلاس تنظیم شده بودند اما یکباره 6 پایه شدند و معمولاً یکی از مکان‌هایی که برای کلاس درس استفاده می‌شود آزمایشگاه است.

شاخص تأکید معلم بر کاوشگری سال 2011 بیشتر از 2019 است یعنی ما به تدریج صرف نظر از اینکه در ستاد چه می‌خواهیم یا برنامه‌ها چگونه نوشته می‌شود در مدرسه شاهد هستیم معلم کمتر به کاوشگری توجه می‌کند در حالیکه کاوشگری اساس علوم است در علوم علاوه براینکه دانش را ارائه می‌دهیم باید ذهن دانش آموز به گونه‌ای تربیت شود که کاوشگر، مشاهده‌گرو جستجوگر تربیت شود اما این اتفاق نمی‌افتد.

اینکه نتایج پایین دانش‌ آموزان در آزمون تیمز را به گردن خانواده‌ها می‌اندازند به این دلیل است که اتفاقاً خانواده کار خود را درست انجام می‌دهد و این آموزش و پرورش است که کار خود را به خوبی انجام نمی‌دهد.

نقش توانایی مالی خانواده‌ها در موفقیت دانش آموزان پررنگ است

یک سوم از دانش‌آموزان شایستگی‌های حداقلی را کسب نمی‌کنند

تعداد زیادی از دانش آموزان کشور شایستگی‌های حداقلی را کسب نمی‌کنند و این خیلی خطرناک است یعنی در شرایط مقایسه‌ای حدود یک سوم از دانش آموزان ما حداقل انتظار از یک دانش آموز در همان پایه را ندارند البته این حداقل هم چیز عجیبی نیست مثلاً در درس ریاضی 4 عمل اصلی را در پایه چهارم بلد باشند اما حتی همین را هم نمی‌دانند.

در گذشته می‌گفتند یک دانش آموز حداقل سواد خواندن و نوشتن را باید بلد باشد و باید گفت هم‌اکنون برخی دانش آموزان به همین هم نمی‌رسند یعنی تقریباً از هر سه دانش آموز ( 30 درصد) اصلاً به حداقل توانایی‌های سواد نمی‌رسند و این فاجعه است.

حتی برخی مدارس هستند ( 6 مدرسه از میان 250 مدرسه سال 2015) که هیچ دانش آموزی به حداقل کیفیت و شایستگی یادگیری نرسیده بود!

چه اتفاقی در مدارس می‌افتد؟ دانش‌ آموزان عمر خود را می‌گذارند، خانواده و دولت هم هزینه می‌کند اما دست آخر هیچ اتفاقی نمی‌افتد. باید سیاست‌های خود را به گونه‌ای تغییر دهیم که صرفاً سرکلاس رفتن مهم نباشد بلکه یادگیری دانش آموزان مهم باشد و اینجا آموزش و پرورش مقصر است چون دولت دارد خرج می‌کند.

[1] https://www.tasnimnews.com/

[2] https://en.wikipedia.org/wiki/Trends_in_International_Mathematics_and_Science_Study

بررسی علل آلودگی هوای تهران به عنوان یک پدیده

بنام خدا

دوستانی که مطالب قبلی بنده در مورد یادگیری مبتنی بر پدیده، را مطالعه کرده بودند، به بنده فرمودند که مثالی در مورد آن طرح کنم، این کار نیازمند زمان بود، قبلاً بیان کردم در این روش فراگیران باید زمان کافی برای اندیشیدن به پدیده و بررسی جوانب آن را داشته باشند. هفته گذشته سوال را طرح کردم و مطلب زیر خلاصه‌ای از یافته‌هایی است که فراگیران طرح کردند؛

 مسأله: علل آلودگی هوای تهران

بخش نخست :

از آنها خواستم در چند دقیقه سؤالات مناسب را طرح کنند و به آنها پاسخ دهند. جمع بندی سؤالات اینگونه شد:

  • آلودگی هوا چیست؟
  • عوامل آلودگی هوا چه چیزهایی هستند؟
  • برای کم کردن آلودگی هوا چه کارهایی می‌توان انجام داد؟

و اینگونه پاسخهایی داده ‌شد:

  • پاسخ سوال 1 :

آلودگی هوا زمانی اتفاق می‌افتد که حجم زیادی از ذرات یا مواد مضر از قبیل گازها، ذرات و زیست‌مولکول‌ها وارد اتمسفر کرۀ زمین شوند. (ویکی پدیا)

  • پاسخ سوال 2:

کربن دی‌اکسید (CO2)، کربن مونوکسید (CO)، اکسیدهای گوگرد (SOx)، اکسیدهای نیتروژن (NOx)، ترکیبات آلی فَرّار ، ذرات معلق، کلروفلوئوروکربن‌ها، فلزات سمی مثل سرب و جیوه، ازون تروپوسفری، آلودگی مواد پرتوزا، آمونیاک و… (ویکی پدیا)

  • پاسخ سوال 3:
  • با خودروی عمومی تردد کنیم
  • معاینه فنی خودرو فراموش نشود.
  • درخت بکاریم.
  • در مصرف سوخت صرفه جویی کنیم.

بخش دوم:

زمانی که از آنها خواستم، به موضوع به صورت یک پدیده بنگرند، عمیق در مورد آن اندیشه کنند و زمان کافی هم به این کار آنها اختصاص دادم؛ سوالاتی به مراتب مهم تر و روشنگرانه در ذهن آنها ایجاد شد؛ نمونه‌هایی از این سوالات را در ادامه ذکر می‌کنم:

  • چرا خودروسازان، خودروهایی نامرغوب تولید می کنند که به‌رغم نو بودن، امکان قبولی در آزمونهای مراکز معاینه فنی را ندارند؟ («معاینه فنی برتر به خودروهای صفر تعلق نمی‌گیرد و ٦٠‌درصد خودروهای «نو» در تست آلایندگی معاینه فنی قبول نمی‌شوند!» [1])
  • اگر امکان تولید خودروهای با کیفیت قابل قبول را نداریم، چرا خودروهای باکیفیت وارداتی با قیمتی چند برابر قیمت واقعی آنها عرضه می‌شوند؟
  • با وجود اینکه حدود 300 هزار کارمند سازمانهای دولتی در تهران شاغل هستند، چرا سرویس ایاب و ذهاب ادارات حذف شده است؟
  • چرا همزمان با حذف سرویس ادارات، سیستم بانکی اعطای وام خرید خودرو را شدت بخشید و حدود 80 درصد قیمت خودرو را، وام اعطا می کردند؟
  • چرا کیفیت سوخت مصرفی خودروها کاهش یافته است؟
  • چرا میزان گوگرد در مازوت (نفت کوره) مصرفی صنایع بزرگ و نیروگاهها، چند برابر استاندارد است؟
  • به‌رغم پیشرفت فنآوری‌ها، چرا فرآیند پالایش نفت خام، پسرفت داشته است؟
  • جهت وزش باد در تهران؛ از غرب به شرق است، چرا مجوز احداث صنایع آلاینده و معادن شن و ماسه در غرب تهران، همچنان صادر می‌شود؟ (همان صنایعی که در شدت آلودگی هوا، دستور به تعطیلی آنها داده می شود!)
  • در روزهای اخیر به واسطه کمبود گاز و محدودیت های سوخت‌رسانی به نیروگاهها، وزارت نیرو مجبور به اعمال محدودیتهایی شد؛ اگر در سالهای گذشته، توصیه‌های مکرر و موکد کارشناسان حوزه انرژی، محیط زیست، ایمنی و … مبنی براینکه، بهتر است گاز به نیروگاهها رسانده شود و برق ارزان به منازل و واحدهای تجاری عرضه گردد، شنیده و اجرا می‌شد علاوه براینکه تجهیزات حرارتی منازل باعث آلودگی هوا نمی‌شد، گاز کافی برای سوخت نیروگاهها موجود بود، هزینه‌ مضاعفی برای دولت به جهت لوله‌کشی گاز و تجهیزات گازرسانی ایجاد نمی‌شد و همچنین به مردم هم هزینه لوله‌کشی گاز منازل و واحدهای تجاری و نصب تجهیزات اندازه‌گیری تحمیل نمی‌شد. برجهای بلند مرتبه مانند بمب آماده انفجار در شهرها گسترش پیدا نمی‌کردند، سالانه قریب 1000 نفر بدلیل خفگی در اثر استنشاق گاز دی اکسید کربن، فوت نمی‌کردند و… ؛ چرا این نظرات شنیده نشد و اجرا نگردید؟
  • در کشور نروژ، که بزرگترین تولیدکننده نفت در غرب اروپا است، گروه صنعت خودرویی شورای اطلاع رسانی تردد جاده ای نروژ “او اف وی” اعلام کرد که موتور ۵۴.۳ درصد خودروهایی که در سال گذشته میلادی (۲۰۲۰) وارد بازار این کشور شمال اروپا شده اند، برقی است و این کشور قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ میزان انتشار گازهای گلخانه ای همه خودروهای فعال را به صفر برساند.[2] ما چه تغییری در طراحی و ساخت خودرو انجام می‌دهیم و چشم اندازمان چیست؟

سؤال از خواندگان محترم: آیا تا امروز این سوالات مهم در مورد علل آلودگی هوا را به طور یکجا در یک مقاله، سخنرانی مسؤلین ذیربط، کتابهای درسی و… ملاحظه فرموده بودید؟ پاسخ به این سؤالات چقدر آگاهی بخش است؟ به نظر شما با پاسخگویی به این سؤالات و رفع این مشکلات چقدر به رفع مشکل آلودگی هوا کمک می‌شود؟

شرایطی را فرض بفرمایید که چنین دانش‌آموزان و دانشجویانی که به پدیده‌ها اینگونه عمیق و هوشمندانه می‌اندیشند، در مورد آنها بحث و گفتگو و تبادل نظر می‌کنند، سؤالات را جمع بندی می‌کنند و برای این پرسشها، (تحت نظارت و راهنمایی مربیان هوشمند) پاسخهایی مناسب و عملیاتی پیدا می‌کنند، در مرجع مشاوره، تصمیم‌سازی و اجرایی مناسبی قرار بگیرند.

این نوع نگرش و عمل براساس آن، یکی از بنیان‌های مهم توسعه یافتگی است.

[1]  خبرگزاری ایسنا

[2] https://www.irna.ir/

یادگیری مبتنی بر پدیده

بنام خدا

در مطلب قبلی، (نظام آموزشی فنلاند)، به نظام آموزشی مبتنی بر پدیده، اشاره کردم، امروز قصد دارم در این مورد بیشتر توضیح دهم.

یادگیری مبتنی بر پدیده[1] چیست؟

یادگیری مبتنی بر پدیده یک رویکرد آموزشی نوین است که بر اساس پرسش دانشجو و حل مسأله با هدایت مربی، طراحی شده است. نه موضوع خاصی تدریس می شود و نه هیچ هدف یادگیری از پیش تعیین شده ای وجود دارد. در عوض، فراگیران با استفاده از اینکه چه موضوعاتی مربوط به مسأله هستند، سؤالات خود را طرح و سپس پاسخ آنها را می‌یابند.

این نوع یادگیری شباهتهایی با یادگیری مبتنی بر پروژه[2] ، یادگیری مبتنی بر مسأله[3] و یادگیری مبتنی بر تحقیق[4] دارد. با این حال تفاوت اساسی این است که موضوع یادگیری مبتنی بر پدیده، باید یک پدیده واقعی و یک رویکرد میان رشته ای داشته باشد و فراگیران برای مطالعه موضوع باید از دیدگاه های مختلف استفاده کنند.

هدف و مزیت یادگیری مبتنی بر پدیده

هدف از یادگیری مبتنی بر پدیده آماده سازی فراگیران برای حل مشکلات در زندگی واقعی است. آنها به جای یادگیری منفعلانه مفاهیم انتزاعی یا غیرمرتبط، یادگیری مبتنی بر پدیده‌ها و استفاده از این روش در حل مشکلات واقعی زندگی را یاد می‌گیرند.

در محیط کار ، هدف این روش می‌تواند، رفع چالش هایی باشد که کارمند یا کارفرما در محیط کار به آن برخورد می‌کنند. این روش علاوه براینکه سبب می‌شود کارمندان دانش و مهارت های مورد نیاز برای حل مشکلات را کسب کنند، بلکه ارتباط مستقیم و سریع این یافته‌ها با مهارت‌های شغلی، از مزیت‌های این فرآیند است.

انتقادی که  از روش آموزش سنتی می‌شود اینست که رویکرد در آن، یادگیری منفعل است. این بدان معنی است که مدرسان، دانش را به فراگیران دیکته می کنند. در نتیجه، فراگیران به جای چگونگی استفاده از دانش در حل مشکلات یا ارائه ایده های جدید، بیشتر روی حفظ روش ارایه شده توسط مربی یا مدرس، متمرکز می‌شوند. همچنین هیچ فعالیت پویایی، از طرف دانش آموز (یا دانشجو)، وجود ندارد.

همچنین، آموزشهای سنتی علیرغم اینکه نظریه ها و مفاهیم مختلفی را به فراگیران یاد می دهند، اما چون فراگیران، اغلب نمی توانند بین آموخته‌ها و نحوه ارتباط آنها با زندگی واقعی ارتباط برقرار کنند، آموخته ها فاقد معنا و کاربرد بوده و در ذهن مانا نیستند.

منشأ یادگیری مبتنی بر پدیده

یادگیری مبتنی بر پدیده، در سیاستگذاری نوین سیستم آموزشی فنلاند در سال 2016، ریشه دارد. سیستم آموزشی تجدید نظر شده‌ای که از دانشجویان می خواهد که هر سال یک واحد را با رویکرد یادگیری مبتنی بر پدیده، انتخاب کنند و  هدف آماده سازی بهتر دانشجویان و دانش آموزان برای زندگی واقعی است.

این رویکرد آموزشی، به دانشجویان و دانش‌آموزان، یاد می دهد که آمادگی بیشتری برای حل مسائل زندگی داشته باشند، و برای حل مسائل، دانش و مهارت های مختلف را به کار گیرند. همچنین آنها می‌آموزند مهارت های مهمی مانند ارتباطات، تفکر انتقادی، روش‌های متفاوت حل مسأله و کار گروهی را در زندگی روزمره و حل مسائل به کار گیرند.

این مهارتها همچنین توسط کارفرمایان و بخش آموزش سازمانها بسیار مورد پسند واقع می شوند و به یادگیری مبتنی بر پدیده جذابیتی می دهند که فراتر از مرزهای سیستم آموزشی فنلاند است.

درگیر ساختن کارمندان برای حل مشکلات واقعی، سناریوها و وقایع محل کار، علاوه بر کمک به حل مشکلات، به آنها می‌آموزد، حوزه های مختلف، به هم مرتبط هستند و همچنین باعث درک این موضوع می‌گردد که آموخته‌های ما، در زندگی واقعی کاربردهای فراوان و مفیدی دارند.

یادگیری مبتنی بر پدیده ایده جدیدی نیست. این موضوع ریشه در نظریه یادگیری ساخت‌گرایانه[5] ، نظریه یادگیری ساختاری اجتماعی[6] و همچنین تئوری یادگیری فرهنگی اجتماعی[7] دارد. این نظریه ها پیشنهاد می‌دهند که مناسبترین شرایط برای یادگیری، زمانی ایجاد می‌شود که دانشجو (یادگیرنده)، بجای یادگیری کلاسیک و غیرفعال، فعالانه دانش و تجربه بیاموزد.

یادگیری مبتنی بر پدیده چگونه کار می کند؟

فرآیند یادگیری مبتنی بر پدیده اینگونه است:

  • فراگیران براساس علاقه شخصی (و البته با تائید مربی)، سوالی را مطرح می کنند که مربوط به زندگی واقعی است.
  • آنها برای یافتن راه حل، با بررسی و مطالعه موضوع از زوایای مختلف و دیدگاه های متفاوت به تحقیق می‌پردازند.
  • مربیان با راهنمایی دانش آموزان برای یادگیری مفاهیم و مهارت های لازم برای حل مسأله ، فرایند را تسهیل می کنند.
  • فرگیران راه حل خود را در قالبی تعیین شده، تهیه و ارائه می دهند.

چگونه می توان از یادگیری مبتنی بر پدیده در سازمان استفاده کرد؟

  • به جای اینکه به کارمندان بگویید چه چیزهایی یاد بگیرند، از کارمندان بخواهید با مشکل یا سوالی که مربوط به شغل آنها یا عملکرد سازمان است، روبرو شوند.
  • هنگامی که کارمند سوالی را که می خواهد به آن پاسخ دهد، انتخاب کرد، باید زمان و منابع لازم برای تحقیق و یادگیری مهارت ها و دانش لازم برای حل مسأله یا سوال در اختیار آنها قرار گیرد. این امکانات، می تواند شامل دسترسی به بستر اینترنتی برای تحقیقات تحت وب، مجوز تحقیقات داخلی، منابع آموزش آنلاین یا مصاحبه باشد.
  • کارکنان درگیر یک پروژه یادگیری مبتنی بر پدیده، می توانند مهارت ها و دانش جدیدی را که برای حل مسأله یا سوال به کار گرفته‌اند و یافته های خود را، در قالب توافق مشترک ارائه دهند.

 

استفاده از این روش به واسطه فواید زیاد آن، در حال حاضر در سازمانهای زیادی استفاده می شود؛ خصوصاٌ اینکه، یادگیری مبتنی بر پدیده می‌تواند با پرورش بینش جدید، پاسخ های تازه ای برای مشکلات قدیمی ارائه دهد.

 

به نظر می رسد یادگیری مبتنی بر پدیده پاسخی برای نیازهای یادگیری قرن 21 است. به هر حال، ما بیش از هر زمان دیگری به حل کنندگان مسآله، متفکران منتقد و اندیشمندانی که بهتر می‌اندیشند و یافته‌های آنها کاربردی‌تر است، نیازمندیم. ما همچنین به فراگیرانی نیاز داریم که بتوانند خارج از چارچوب سنتی فکر کنند و به مسائل با تصویر کلی، بنگرند.

سوال مهم این است که؛ آیا یادگیری مبتنی بر پدیده برای نیازهای شما مناسب است؟ بیایید نگاهی به نقاط قوت و چالش های این روش آموزشی بیاندازیم، شاید این بررسی به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا این روش مناسب برای پاسخگویی به نیازهای شما است یا خیر؟

نقاط قوت یادگیری مبتنی بر پدیده

  • این روش با مشارکت بیشتر افراد در یادگیری، آموختن دانش و مهارت های جدید را تقویت می کند زیرا فراگیران در تلاشند به سوالاتی پاسخ دهند که شخصاً به موضوع آن، علاقه مند هستند.
  • این روش، امکان یادگیری عمیق تر را فراهم می کند، زیرا فراگیران با موضوعات مختلف ارتباط برقرار می کنند و ارتباط عملی دانش با زندگی واقعی را مشاهده می کنند.
  • فراگیران، مهارتهای بیشتری در برقراری ارتباط، کار گروهی، تفکر انتقادی و حل مسأله، پیدا می‌کنند.
  • فراگیران با مسئولیت پذیری در یادگیری خود، مستقل‌تر می شوند. این امر به ایجاد نیروی کار مستقل‌تر و خودکفا، کمک می کند.

نقاط ضعف یادگیری مبتنی بر پدیده

  • اگر هدف یادگیری خاصی وجود دارد که می خواهید یادگیرندگان به آن برسند، پس یادگیری مبتنی بر پدیده ممکن است جوابگو نباشد. هیچ هدف یادگیری تحمیلی در یادگیری مبتنی بر پدیده وجود ندارد زیرا نتایج، در طی فرایند یادگیری، حاصل می‌شوند.
  • منابع و پشتیبانی باید برای فراگیران در دسترس باشد. خصوصاً اینکه بدون مربی (راهنما) ، فراگیران ممکن است در شناسایی و یادگیری مهارت ها و دانش لازم برای تکمیل پروژه با مشکلاتی روبرو شوند.
  • ویژگی یادگیری مبتنی بر پدیده، عدم ساختار رسمی آن است. اگر سازمان شما ملزم به داشتن یک ساختار رسمی است که در آن فراگیران باید مهارت یا دانش مورد نیاز خود را کاملاً کلاسیک و با اهداف از پیش تعیین شده، فرا بگیرند، این شکل از یادگیری، ایده‌آل شما نیست.
  • اگر بازخورد و ارزیابی، برای سازمان شما مهم است، روش سازمانی شما، با یادگیری مبتنی بر پدیده، که در آن ارزیابی اساساً براساس پیشرفت یادگیرنده است، متناسب نیست.

چگونه می توان یادگیری مبتنی بر پدیده را، برای فراگیران پیاده‌سازی کرد؟

اگر می خواهید ایده های یادگیری مبتنی بر پدیده را در کلاس، سازمان، یا گروه خود بگنجانید، برای شروع این مراحل را دنبال کنید:

 

  • از فراگیران بخواهید “پدیده ای” را از دنیای واقعی انتخاب کنند. این موضوع باید یک زمینه جهانی (فراگیر) داشته باشد و مربوط به مسائل یا وقایع زندگی واقعی باشد.
  • یک پرسش تحقیق درباره این موضوع طرح کنید که با “چگونه”، “چرا” یا “چه می شود اگر” شروع شود.
  • مفاهیم اساسی مربوط به سوال انتخاب شده توسط فراگیران را شناسایی و آموزش دهید. (برای حل مساله به چه مهارت یا دانشی نیاز خواهند داشت؟)
  • اطمینان حاصل کنید زمان کافی برای فراگیران در نظر گرفته شده است تا بتوانند تحقیقات لازم برای حل مسأله را انجام دهند.
  • با تنظیم چارچوبی که به راهنمایی دانشجویان در طی فرایند کمک می کند، روند کار را تسهیل کنید.

آینده یادگیری مبتنی بر پدیده

یادگیری مبتنی بر پدیده حتماً فراگیر می‌شود، زیرا در قرن بیست و یکم ، دانش‌آموزان، دانشجویان، اندیشمندان و کارمندانی موفق‌تر و مفیدتر هستند که می توانند برای حل مسائل و مشکلات، در مورد جوانب موضوع اندیشه کنند، به تنهایی یاد بگیرند و مسائل کوچک و بزرگ زندگی را حل کنند.

علاوه بر این، گسترش ارتباطات، تفکر انتقادی، روش‌های متفاوت برای حل مسأله و کار گروهی، مهارت هایی است که با نشستن در کلاس و گوش دادن به یک مربی یا با خواندن و یا تماشای فیلم های یادگیری الکترونیکی نمی‌توان آنها را توسعه داد. این مهارت ها از طریق مشارکت و انجام فعالیت پویا، در فرآیند یادگیری مبتنی بر پدیده میسر می‌شوند.

[1] Phenomenon-based learning

[2] project-based learning

[3] problem-based learning

[4] inquiry-based learning

[5] Constructivist Learning Theory

[6] socio-constructivist learning theory

[7] sociocultural learning theory

نظام آموزشی فنلاند

بنام خدا

نظام آموزشی فنلاند

در ادامه موضوعات مطروحه در حوزه آموزش، امروز قصد دارم مطالبی را در مورد ساختار آموزشی کشور فنلاند جهت استحضار و استفاده شما بزرگواران، مرقوم نمایم.

فنلاند از کشورهای پیشرو در حوزه آموزش است. نظام آموزشی این کشور براساس احترام به فردیت کودک و ایجاد امکان رشد هر کودک به عنوان یک انسان منحصر به فرد،  طراحی شده است. مربیان فنلاندی کودکان را در توسعه مهارت های اجتماعی و تعاملی راهنمایی می کنند، همچنین آنها را تشویق می کنند تا به نیازها و علایق دیگران توجه کنند، به دیگران اهمیت دهند و نگرش مثبتی نسبت به افراد دیگر، فرهنگ‌های دیگر و محیط های مختلف داشته باشند. هدف از این کار فراهم آوردن تدریجی فرصت هایی برای افزایش استقلال این کودکان است تا همه آنها بتوانند از خود مراقبت کنند و همچنین با بزرگتر شدن، توانایی تصمیم‌گیری مسئولانه و مشارکت مولد در جامعه به عنوان یک شهروند فعال را داشته باشند. همچنین توانایی مراقبت از افراد دیگری که به کمک او  نیاز دارند را داشته باشند.

برنامه‌ آموزشی، قبل از تولد کودک، آغاز می شود، به عنوان بخشی از “بسته بارداری[1]” ، به والدین نوزادان سه كتاب؛ یك كتاب برای پدر، یک کتاب برای مادر و كتابی برای كودك، داده می شود. اندیشمندان حوزه آموزش معتقدند، “آموزش اولیه، مهمترین مرحله یادگیری مادام العمر است. تحقیقات نشان داده است که 90٪ از رشد مغز، در پنج سال اول زندگی اتفاق می افتد و 85٪ از مسیرهای عصبی قبل از 7 سالگی، ایجاد می شود. بنابراین تلاش مشترک بین والدین و جامعه برای آماده سازی کودکان از نظر جسمی (تغذیه صحیح، حفظ بهداشت و سلامت ) و ذهنی ( ارتباطات، آگاهی اجتماعی، همدلی و خود اندیشی) قبل از شروع یادگیری رسمی،  نقشی مهم و اساسی در آمادگی کودکان برای آموزش و رشد آنها، دارد.

مراکز آموزشی برای نگهداری و آموزش کودکان 8 ماهه تا 5 ساله و 6 تا 7 ساله (یک سال پیش دبستانی)، با مدیریت و هزینه دولت (اغلب، شهرداری ها) وجود دارد. در این مراکز برای کودکان کمتر از  3 سال به ازای هر 12 کودک، یک معلم و دو مربی (یا پرستار)  و برای کودکان 3 تا 6 سال هم به ازای هر 20 کودک، یک معلم و دو مربی، مشغول به کار هستند.

یکی از مسئولین اداره آموزش  هلسینکی، در مورد این روند آموزشی چنین می‌گوید : این مجموعه‌های آموزشی، جایی نیست که هنگام کار فرزند خود را رها کنید. اینجا مکانی است که کودک شما می تواند بازی کند و یاد بگیرد و دوست پیدا کند. والدین خوب فرزندان خود را در مهد کودک می گذارند. تمرکز دانش‌آموزان در مهد کودک ها ” آموزش نحوه یادگیری” است. به جای آموزش خواندن و ریاضیات ، دروس مربوط به طبیعت ، حیوانات و “چرخه حیات” و تمرکز بر یادگیری مبتنی بر اشیاء و موجودات، وجود دارد. اعتقاد جدی ما بر این است که وقتی کودکان، یادگیری را به عنوان یک مهارت زندگی یاد بگیرند، آنها یادگیرنده مادام العمر خواهند شد.

هیچ برنامه‌ای با عنوان “تیزهوشان” وجود ندارد و انتظار می رود کودکانِ مستعدتر به کسانی که سرعت کمتری در یادگیری دارند، کمک کنند. این رفتار باعث می‌شود علاوه براینکه روحیه همکاری در دانش‌آموزان تقویت شود. آنها بیاموزند برای داشتن جامعه‌ای بهتر، باید سطح آگاهی و دانش، در کل جامعه بالا رود.

تحصیل در مدارس فنلاند رایگان است همچنین دانش آموزان از امکانات رفاهی همچون مراقبت های بهداشتی و هر روز یک وعده ناهار رایگان برخوردار هستند. علاوه بر این، در صورتیکه دانش آموزان برای آمدن به مدرسه نیازمند طی مسافتی طولانی و خسته کننده باشند، علاوه بر برخورداری از سرویس رایگان، امکان دریافت كتاب و ملزومات تحصیلی رایگان و یا حتی استفاده از خوابگاه را دارند.

معلمان از برنامه درسی ایالتی پیروی می کنند، اما استقلال زیادی در مورد روشهای آموزشی دارند و حتی مجاز به انتخاب کتابهای درسی خود هستند.

دانش آموزان در كلاس های اول تا نهم هر هفته از چهار تا یازده ساعت، در كلاس های نقاشی، آشپزی، موسیقی،  نجاری، خیاطی و…  شرکت می‌کنند. تاکید و اصرار معلمان بر این است که، تعداد دانش‌آموزان در کلاسها، کم باشد، مشخص شده است این تدبیر با پیشرفت دانش آموزان، نسبت مستقیم دارد.

فضای مدرسه آرام و غیر رسمی است و ساختمان ها آنقدر تمیز هستند که دانش آموزان اغلب بدون کفش و با جوراب در مدرسه راه می‌روند!.

تکالیف درسی حداقل است تا دانش‌آموزان برای فعالیتهای خارج از برنامه درسی، زمان کافی داشته باشند.

آنها « خواندن و مطالعه برای لذت بردن» را یاد می‌گیرند. فنلاند از کشورهایی است که بیشترین کتاب کودک در آن منتشر می‌شود.

شبکه های تلویزیونی برنامه‌های خارجی را با زبان اصلی و زیرنویس نمایش می‌دهند، بطوریکه کودکان در فنلاند کودکان حتی هنگام تماشای تلویزیون، در حال خواندن هستند.

برای احراز شغل معلمی (ابتدایی و متوسطه) متقاضیان باید مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند. معلمی حرفه ای بسیار محترم است و ورود به دوره‌های تربیت معلم در دانشگاه، بسیار رقابتی است. در دوران تحصیل هم باید نمرات بسیار خوبی داشته باشند و فقط حدود 10٪ از متقاضیان این شغل، موفق به کسب آن هستند.

از سال ۲۰۱۶، در تمام مدارس این کشور نظام آموزشی جدیدی را با عنوان «یادگیری پدیده محور[2]» اجرا کرده‌اند. شورای ملی آموزش فنلاند، برنامه یادگیری پدیده محور (PhenoBL ) را به عنوان یک رویکرد مترقّی در برنامه درسی و آموزشی برای دانش‌آموزان قرن 21، طراحی و اجرا کرد. این روش آموزش، تقسیم بندی موضوعی دانش را از بین می برد. کلاسهای مبتنی بر پدیده، به جای تمرکز روی موضوعی خاص مانند ریاضیات، ادبیات و یا تاریخ، پدیده‌ها را بررسی می کنند. این رویکرد بیانگر انتقال به یک روش بین برنامه ای جدید برای تفکر در مورد سازماندهی یادگیری در مدارس است. برای مثال دانش‌آموزان پدیده ارتباط متنی افراد را با کمک معلم خود بررسی می‌کنند از نوشتن نامه شروع می‌کنند، با پست، نامه رسان، پست الکترونیک و پیام‌رسان‌ها و… آشنا می‌شوند، اما در این فرآیند با پدیده‌هایی همچون تغییرات در روشهای انتقال پیام، تلگراف ، اینترنت و… هم آشنا می‌شوند و حتی در حوزه ادبیات حتماً تغییراتی که استفاده از پیام‌رسان‌ها در شیوه نگارش ما، ایجاد کرده‌اند بررسی می‌کنند.

در پایان، نکته حایز اهمیت اینکه، در نظام آموزشی سایر کشورهای پیشرفته نیز، اکثر موارد فوق، لحاظ شده است. به عبارت دیگر  نظام آموزشی به سمت یادگیری مفهومی و پدیده محور، سوق یافته است و همانگونه که قبلاً در مقالۀ تغییرات در تعریف سواد ، بیان کردم، در این زمانه، آموزش و سواد،  متفاوت از آنچه است که فرزندان ما می‌آموزند!  

[1] Maternity package

[2] Phenomenon-based learning

انتخاب رشته تحصیلی

بنام خدا

انتخاب رشته برای دانش آموزانی که به دوره دوم تحصیلات دبیرستانی (سال دهم) وارد می شوند بسیار مهم است این انتخاب مسیر آینده دانش آموز را مشخص می نماید و بدون شک تأثیری عمیق در آینده او، خواهد گذاشت و چه بسا در بیشتر موارد مسیر باقی عمر یک فرد را تشکیل می دهند .

برای تصمیم گیری بهتر در این مورد، نکاتی را بیان خواهم کرد، برای شروع بهتر است به دانش آموز کمک کنیم به این سوالات پاسخ دهد:

  • می خواهم هشت سال دیگر کجا باشم؟
  • می خواهم چه نوع سبک زندگی داشته باشم؟
  • نقاط قوت و ضعف من چیست؟
  • شغل رویایی من چیست؟
  • انتخاب دوم من در رشته دبیرستانی چیست؟
  • انتخاب من به عنوان گزینه دوم شغلی (با توجه به روحیات، توانایی ها و علایق) چیست؟
  • آیا قصد ادامه تحصیل (رفتن به دانشگاه) را دارم؟
  • من در دانشگاه دنبال چه می گردم؟
  • نظریات یا فشارهای اطرافیان (خانواده و…) چقدر در انتخاب من سهیم است؟
  • چقدر با رشته‌ای که انتخاب کرده‌ام، آشنایی دارم؟
  • چقدر در مورد حرفه‌ای که در ادامه این آموختن‌ها، قصد ورود به آن را دارم، آشنایی دارم؟

والدین موظفند به فرزندان خود در یافتن پاسخ این سوالات کمک کنند، گاهی فرزندان ما تصوری درست از رشته های دانشگاهی و  شرح وظایف افراد در موقعیت های شغلی خود، ندارند. متأسفانه برخی از دانش آموزان و والدین بر این تصورند که رشته تحصیلی در دبیرستان، فقط بر درس هایی که او در دوره دوم دبیرستان، می‌آموزد، تاثیر می گذارد. درحالیکه اگر دانش آموزی قصد داشته باشد در آزمون ورودی دانشگاه، در رشته‌ای که در گروه آزمایشی غیر از رشته تحصیلی او در دبیرستان، شرکت کند قطعاً شانس کمتری برای قبولی در آزمون ورودی دانشگاه دارد و حتی اگر، پذیرفته شود، به سبب نداشتن دانش کافی، در تحصیل رشته جدید با مشکلات فراوانی روبرو خواهند شد.

موضوع مهم دیگر این است که رشته تحصیلی ما در دبیرستان و یا در صورت ادامه تحصیل رشته دانشگاهی ما، در یافتن شغل هم تأثیر فراوانی دارد، قطعاً برای یک فارغ التحصیل رشته علوم آزمایشگاهی، دامنه انتخاب شغل در همان حوزه متصور است.

نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این موضوع است که افراد زیادی، علیرغم داشتن مدارک تحصیلی عالی، در رشته‌های پرآوازه (پزشک، مهندس، وکیل و…)، در صف بیکاران قرار دارند، به عبارت بهتر همچنان که در نوشته های قبلی بیان کردم، براساس برآوردها درکشور ما تا سال آینده بیش از ۱۰۰ هزار نفرفارغ‌التحصیل در مقطع دکتری داریم که نمی‌توانند شغلی مناسب بیابند. بنابراین در فضای رقابتی ورود به بازارکار، موفقیت بیشتر نصیب افرادی میشود که علاوه بر داشتن شرایط تحصیلی مناسب، در دوران تحصیل خود علاوه برکسب نمره، با پرورش خلاقیت و کسب تجربه، امتیاز بیشتری برای دریافت شغل داشته باشند و پیش شرط کسب تجربه و تبلور خلاقیت، علاقه فرد به آن رشته یا حرفه است.

مهمتر اینکه این روزها کم نیستند افرادی که شغل هایی را پذیرفته‌اند که به آنها علاقه نداشته و حتی گاهی اوقات از آن متنفر هستند! یا افرادی که پس از استخدام، تازه متوجه تخصص مورد نیاز، فضای شغلی، سختی‌ها و… می شوند، این افراد نه تنها رضایت شغلی ندارند بلکه احتمالاً مجبور به ترک کار میشوند (به علت عدم رضایت شغلی و یا به علت ضعف در انجام وظایف شغلی، اخراج می‌شوند).

بنابراین باید به فرزندانمان کمک کنیم تا با شناختی کامل از رشته های تحصیلی در دبیرستان، رشته‌های دانشگاهی مرتبط با این انتخاب و  همچنین درک صحیح از شرایط و تخصص موردنیاز مشاغل مرتبط با این رشته ها، انتخاب رشته خود را براساس توانایی‌ها، علایق و روحیات خود با وسواس و دقت کافی، انجام دهند.

از نکات مهمی که لازم است در اینجا در مورد آن توضیح دهم این موضوع است که در انتخاب رشته های فنی و حرفه ای و رشته های کاردانش توجه داشته باشیم، دانش آموزانی که این رشته‌ها را برای تحصیل انتخاب می‌کنند برخلاف کسانی که به سراغ رشته های نظری می روند و در انتخاب رشته های دانشگاهی از تنوع زیادی در انتخابهای خود، برخوردارند، امکان انتخاب محدودتری دارند.

 

کلام آخر:  با افراد مطلع مشورت کنید

مشورت ادراک و هوشیاری ‌دهد

عقـلها، مر عقـل را یـاری دهد

مولانا